تمام‌ مراتب‌ حقّ، از خداوند است‌

فرهنگی اجتماعی

تمام‌ مراتب‌ حقّ، از خداوند است‌

 

تمام‌ مراتب‌ حقّ، از خداوند است‌

دربارۀ آيۀ مباركۀ:

الْحَقُّ مِن‌ رَّبِّكَ فَلَا تَكُن‌ مِّنَ الْمُمْتَرِينَ. [7] «حقّ از پروردگار تست‌؛ بنابراين‌ از شكّ آورندگان‌ مباش‌!»

فرموده‌اند: اين‌ جملۀ الْحَقُّ مِن‌ رَّبِّكَ «حقّ از پروردگار تست‌» از بديع‌ترين‌ بيانات‌ قرآن‌ است‌، چون‌ حقّ را مقيّد به‌ « مِن‌ » نموده‌ كه‌ دلالت‌ بر ابتدا ميكند: «حقّ از پروردگار تست‌» و مقيّد به‌ چيز ديگري‌ نكرده‌است‌. مثلاً نفرموده‌است‌: الْحَقُّ مَعَ رَبِّكَ «حقّ با پروردگار تست‌» زيرا در اين‌ جمله‌ بحسب‌ حقيقت‌، شائبۀ شرك‌ و نسبت‌ عجز به‌ سوي‌ خداوند متعال‌ است‌.

و علّتش‌ آنستكه‌: اين‌ گفتارهاي‌ حقّه‌ و قضاياي‌ واقعيّه‌ و ثابته‌ هر چه‌ باشد (حتّي‌ اگر ضروريّه‌ و غير قابل‌ تغيير از اصالتش‌ بوده‌ باشد؛ مثل‌ آنكه‌ ميگوئيم‌: عدد چهار زوج‌ است‌ و عدد واحد نصف‌ عدد دو است‌، و امثال‌ اينها) معذلك‌ انسان‌ همۀ آنها را از حقيقت‌ خارج‌ كه‌ تحقّق‌ در وجود دارد بهره‌برداري‌ نموده‌ و اخذ ميكند، و تمام‌ وجود از خداوند متعال‌ است‌.

پس‌ حقّ، تمام‌ مراتبش‌ از خداست‌؛ همانطور كه‌ خير تمام‌ مراتبش‌ از

خداست‌. و از اينروست‌ كه‌ از كارهاي‌ خدا مؤاخذه‌ و پرسش‌ نميشود؛ و از كارهاي‌ مردم‌ مؤاخذه‌ و پرسش‌ مي‌شود.

لَا يُسْئـَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئـَلُونَ. [8]

فعل‌ غير خدا با حقّ است‌ و مصاحب‌ حقّ است‌ زمانيكه‌ حقّ باشد؛ و امّا فعل‌ خدا وجودي‌ است‌ كه‌ حقّ غير از صورت‌ علميّۀ آن‌ چيز دگري‌ نيست‌. انتهي‌. [9

اينك‌ كه‌ دانستيم‌: منطق‌ قرآن‌ كريم‌ حقّيّت‌ وجود خارج‌ و واقعيّتِ آنست‌؛ و آن‌ با وحدت‌ و بساطتش‌ و با عدم‌ تناهي‌ و ابديّتش‌ عين‌ حقّ است‌؛ و تمام‌ آيات‌ اعمّ از آفاقيّه‌ و انفسيّه‌، مظاهر و مجالي‌ وي‌ هستند؛ و هر كدام‌ بنوبۀ خود و در حدود سعۀ خود، آن‌ واقعيّت‌ و حقيقت‌ را نشان‌ ميدهند؛ حال‌ بايد بدانيم‌: آياتي‌ كه‌ در قرآن‌ از اين‌ نشانه‌هاي‌ آفاقي‌ و انفسي‌ گفتگو دارند كدامند؟

آيات‌ آفاقيّه‌ به‌ معناي‌ موجودات‌ خارجيّه‌ و اشيائي‌ است‌ كه‌ بيرون‌ از ذات‌ انسان‌ است‌.

آيات‌ انفسيّه‌ به‌ معناي‌ مظاهر و ظهورات‌ نفس‌، و صفات‌ و ملكات‌ و اخلاق‌ و اعمالي‌ است‌ كه‌ بواسطۀ نفس‌ است‌؛ و همگي‌ اينها راجع‌ به‌ نفس‌ انساني‌ بوده‌، و در برابر و مقابل‌ آيات‌ آفاقيّه‌ قرار دارند.

تفكّر در آيات‌ آفاقيّه‌ همين‌ طريقۀ مشاهده‌ و تجربه‌ و توجّه‌ به‌ طبيعت‌ و استوار نمودن‌ استدلالهاي‌ نظري‌ و فكري‌ بر محسوسات‌ و اشياءِ خارجي‌ است‌ كه‌ امروزه‌ در مكاتب‌ دنيا بازارش‌ گرم‌ است‌؛ و پديد آورندۀ آنرا امثال‌ بيكُن‌ و كانْت‌ و دِكارْت‌ ميدانند كه‌ چرخ‌ تحقيق‌ و علوم‌ بشري‌ را در راه‌ تجربه‌ و

مشاهده‌ كشانده‌اند.

ولي‌ حقًّا قرآن‌ مجيد علمدار اين‌ فتح‌ و پرچمدار اين‌ نصيب‌ است‌ كه‌ در چهارده‌ قرن‌ پيش‌ از ما، با آيات‌ بسياري‌ انسان‌ را وادار به‌ تفكّر در امور خارج‌ مي‌نمايد؛ مانند توالي‌ و پي‌ درآمدن‌ و تفاوت‌ مقدار شب‌ و روز، و گردش‌ زمين‌ و آسمان‌، و روئيدن‌ درختان‌ و ميوه‌ها و نباتات‌، و سيراب‌ شدن‌ آنها از آب‌ واحد، و نر و ماده‌ بودن‌ جميع‌ امور طبيعي‌ و مادّي‌، و مطالعه‌ در وزش‌ بادها، و حركت‌ ابرها، و آمدن‌ باران‌ و تگرگ‌، و پيدايش‌ صاعقه‌ و رعد و برق‌، و اختلاف‌ شكل‌ ماه‌ در ليالي‌ مختلفه‌، و تكوّن‌ جنين‌، و تكامل‌ آن‌ بصورت‌ و شكل‌ انسان‌ كامل‌ ذي‌روح‌، و اختلاف‌ و تنوّع‌ كوهها، و سير كشتي‌هاي‌ با دَكَل‌ در ميان‌ آبها، و پرواز پرندگان‌ و طيوري‌ كه‌ در موقع‌ پرواز بال‌هاي‌ خود را جمع‌ ميكنند و باز ميكنند و يا پيوسته‌ با بالهاي‌ باز و گسترده‌ پرواز مي‌نمايند، و اختلاف‌ مزۀ آبها، و خلقت‌ زنان‌، و آرامش‌ مردان‌ بواسطۀ آنان‌، و بحث‌ از خواب‌ و بيداري‌، و مرگ‌ و حيات‌، و بسياري‌ از مسائل‌ ديگر كه‌ يك‌ قسمت‌ عمدۀ از قرآن‌ را تشكيل‌ ميدهد.

با اين‌ تفاوت‌ كه‌ دانشمندان‌ امروز فقط‌ به‌ جنبۀ مادّي‌ و طبيعي‌ و روابط‌ حسّي‌ آن‌ نظر دارند، امّا قرآن‌ از اين‌ بمراتب‌ بالاتر و راقي‌تر، امر به‌ مشاهده‌ و ملاحظۀ اين‌ امور از جهت‌ ربط‌ و ارتباط‌ محض‌ به‌ خالق‌ عليم‌ حكيم‌ قادر متعال‌ مي‌نمايد؛ و تمام‌ اين‌ موجودات‌ كثيره‌ را آئينه‌هاي‌ مختلف‌ جمال‌ واحد حيّ ازلي‌ و ابدي‌ معرّفي‌ ميكند، و نور احديّت‌ وي‌ را در تمام‌ شبكه‌هاي‌ عالم‌ امكان‌ توسعه‌ و گسترش‌ ميدهد.

لذا مي‌بينيم‌ آن‌ طرز تفكّر قرآني‌، مردمي‌ عالم‌ و دانشمنداني‌ موحّد و خداشناس‌ در امور تجربي‌ و طبيعي‌ تربيت‌ كرد كه‌ قرون‌ متماديه‌ بشر را در سايۀ آرامش‌ خيال‌ و فكر، و سكون‌ خاطر، و تأمين‌ عدالت‌ اجتماعي‌، و بهره‌برداري

‌ از جميع‌ مواهب‌ الهيّه‌ حفظ‌ و نگهداري‌ كردند.

امّا اين‌ دايگان‌ مهربانتر از مادر چون‌ ديدِ خدائي‌ نداشتند، و ربط‌ علوم‌ و حقائق‌ را از خالقش‌ بريدند، دنيا را تبديل‌ به‌ جهنّمي‌ سوزان‌ نموده‌، و بشريّت‌ را در اين‌ دوزخ‌ عاجل‌ و زودرس‌ با شتابي‌ هر چه‌ بيشتر روانه‌ ساختند.

از گاندي‌ نقل‌ است‌ كه‌ قريب‌ به‌ اين‌ مضمون‌ گفته‌ است‌:

‎اروپائيها دنيا را شناختند، و خود را نشناختند؛ و چون‌ خود را نشناختند، هم‌ خود را خراب‌ كردند و هم‌ دنيا را. [10]

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: مراتب, حق, خداوند, وجود, خیر, آیات آفاقیه, انفسیه, موجودات بیرون, ذات, مظاهر, محسوسات, آیات بیرون, جمال, جلال, آفرینش شب, روز, کوه, دشت, دریا, درختان,
نويسنده : علی